ما میتوانیم تحت القاء، حرکتهایی را انجام دهیم که ارادهای برای انجامشان نداشتهایم.
دکتر wilder Penfield با جراحی مغز بیماران خود در دهه ۵۰ میلادی در McGill مونترال این امر را نشان داد.
او منطقهای از قشر حرکتی مغز را تحریک میکرد و دست بیمار به حرکت در میآمد. در ادامه، زودتر به بیمار اعلام میکرد که میخواهد آن قسمت از مغز را تحریک کند و حتی علی رغم تلاش بیمار برای متوقف کردن آن، باز هم این حرکت اتفاق میافتاد.
پس به طور قطع، اراده هشیار عنصری ضروری برای حرکت دست نبود و حتی نمیتوانست از این حرکت جلوگیری کند.
***
در زندگی روزمره گفتار، رفتار و احساساتمان تا چه اندازه تحت کنترل هشیارانهمان قرار دارند؟ مهمتر از ان، تا چه اندازهای خارج از کنترل ما هستند؟ و حیاتیترین سؤال:
اگر درک کنیم که ناهشیارمان چگونه کار میکند (اگر میدانستیم جرا این کارها را انجام میدهیم) آیا نهایتاٌ میتوانستیم خودمان را عمیق و به شکلی بنیادین بشناسیم؟
آیا بینش نسبت به منحرکهای پنهان میتواند شیوههای مختلف تفکر، احساس و عملِ ما راف قفلگشایی کند؟
سعی دارم در این سری نوشتهها با برچست «پیش از آنکه بدانی» بخشهایی از این کتاب ارزشمند با تجربه محمدهادی دهرویه را با شما به اشتراک بگذارم.
من فکر میکنم انسانها قسمتی از یک ساختار کلی و یکپارچه هستند. نمیخواهم آن را خدا بنامم، چون در مورد شناخت ذات خدا، باید احتیاط کرد. ممکن است با این کار قدم در راه مهار نمودن خدا و شریک کردن چیزای با خدا برآییم. شنیدهام شرک از راه رفتن یک مورچه سیاه بر روی یک سنگ سیاه در شب تاریک مخفیانهتر به سراغ انسان میآید. شاید با تفکر راجع به ناهشیار بتوان خود را بهتر شناخت، و شاید همین کافی باشد برای تمام طول زندگی بشریت.
این کتاب را با گوش دادن به پادکست مجتبی شکوری، پیدا کردم و امیدوارم با این دست نوشتهها، کسی دیگر مانند من در راه شناخت خود قدم بردارد.
نکته جالب در مورد اینگونه کتابها که با آزمایشها و شواهد و اثبات صحبت میکنند این است که، اثری از قدرت برتر و ماوراء نیست و از طرفی ادیان الهی نیز به نظر این حرفها را از زمانهای دور بیان کردهاند. به نظر میرسد نقطهای که بشر میداند کجاست را میخواهد با اثبات و منطق قابل فهم خود پیدا کند و نام دیگری جز خدا به آن دهد. آیا به غیر از ذهن ناهشیار عوامل دیگری در انحراف بشر به غیرخدا وجود ندارند؟
از طرفی شاهد هستیم به شدت در حال انقراض و بیهودگی به سر میبریم. و با مرگ همه آنچه برای خود ساختیم، گویی به یک باره نابود میگردد. فکر میکنم اصلا نباید نگران بود، اگر اعتقاد داشته باشیم هر لحظه در محافظت کاملی به سر میبریم و تمام اتفاقات همانند خوابی است که با مردن، بیدار میشویم.
همواره به یاد خدا بودن، خوراک جانهاست. امام علی علیهالسلام