آب که سر بالا رفت، قورباغه ابوعطا می‌خونه

شده حکایت بعضیا، وقتی بهت نیاز دارن، موش می‌شن… از سر که گذشت، یه جوری جوابت رو می‌دن که انگار نه انگار.
البته به قولی، اسمش مهارت نرمه. حالت حرفه‌ای دورویی که رایج شده و منفعت، توجیه می‌کنه، اینطور باشی.
در لحظه اول چند فکر به ذهنم خطور کرد، ولی از جهات مختلف باهاشون حال نکردم. فرض کن خودت پررو بازی دراوردی و جواب یه نفر رو دادی. البته هنر طرف مقابله که اینطور مواقع، کنترل خودش رو حفظ کنه.
باید دقت کرد که این وسط هر کس دنبال ماهی خودشه. آب گلالوده و از نظر شخصیم، ارزش نداره. ولی یه نفر سومی هم هست که داره نگاه می‌کنه. آدم باید اصالت خودش رو حفظ کنه. پس بهتره فراموش کنی، نه طوری که طرف کاری نکرده، بلکه به این صورت که کینه‌ای ازش در دلت نباشه و دنبال تلافی نباشی. به جاش باید جواب بی‌ادبیش رو بدی.
وقتی دعوت می‌کنن برای جلسه ریفاین، و قراره که تک‌تک اعضا قبول کنن که تسک درست هست، نداشتن اصلی‌ترین قسمت تسک که acceptance criteria هست، عیب محسوب می‌شه، نه اینکه با گستاخی و سرعت، برگردی بگی قرار نیست شما انجام بدین.
دوس دارم این جمله رو بفرستم برای چند نفر، ولی بذار خودش، بیاد سر بزنه. هر کسی که خدا خودش خواست.
یسی کردم در مودبانه‌ترین حالت ممکن، مشکل رو عنوان کنم. هم تخلیه ذهنی شدم، با خودم خونه نبردم، و هم تحلیل بدون اینکه به کسی آسیبی برسونم.
باید منتظر موند، آب آروم بشه. این لجن‌هایی که در اون دست و پا می‌زنن، در مقابلآب زلال خودش رو نشون می‌ده. البته زلالی‌ای که در وجود خودشون هست، نه در مقایسه با کسی دیگه.
وقتی آب آروم شد، خودشون رو دوباره می‌بینن، و همه چیز مشخص می‌شه. هر کس خودش متوجه حق و باطل خواهد شد.
قطعا خودم هم اشکال زیاد دارم. بهتره فاصله بگیرم و به اونها بپردازم

0 0 رای ها
Article Rating
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x
پیمایش به بالا