ابتدای سلسله مصاحبههام، بیشتر کنجکاوی بود
بعدش یه مقدار فان شد
ولی به سرعت تبدیل به جلسات یادگیری شد
حالا تقریبا سعی میکنم شرکتها رو برانداز کنم. نمیدونم با من همنظرید یا خیر، گمونم دیگه هارد اسکیل به اون معنا اهمیتی نداره. مثلا فرض کن شما خدای جاوااسکریپت باشید، اگر نتونید چونه زنی داشته باشید در قرارداد، سرتون کلاه میره
حتی از سطح دانش فنی کمی داشته باشید، باز هم میتونید با اندکی سافت اسکیلز، اون رو با ارزشتر از اونچه هست نشون بدید.
چه بخواهیم چه نه، تکنولوژیها تحت تاثیر سلیقههای مختلف در حال تغییرند و ساختارهای گوناگون میگیرند
پس بهتره به یه سری نکات بیشتر توجه داشته باشیم. مثلا:
- اگر در مصاحبهای خارج از مواردی که در شرح شغلی نوشته شده بود پرسیده شد، این نکته رو قید کنید که برای چه آگهی شغلی درخواست دادید و اگر قرار باشه خارج از اون کاری انجام بدید، احتمالا قرارداد جدا یا هزینه جدا لازم داره
- اگر وقت دارید و شرایط فراهم هست، حتما در مصاحبهها حضور داشته باشید، حتی اگر احتمال زیادی میدید که به درد نخوره یا …
- خیلی از ایده ها از این مصاحبهها در میاد، روال بازاری که باهاش در ارتباط هستید در مصاحبه در میاد و شاید چیزهایی که اصلا فکرش رو نمیکنید پیش بیاد که روال کاریتون رو زیر و رو کنه
- چه رد شدید و چه قبول شدید، حق قضاوت دیگران رو ندارید و مصاحبه رو با این هدف برید که چیزی یاد بگیرید
- چک لیستی از مصاحبههایی که رفتید داشته باشید و هر چند وقت یک بار خودتون رو برانداز کنید
- هیچ کس بهتر از شما نیست، مگه اینکه زمان و امکانات بیشتری بر عهده داشته. پس سعی کنید متوجه بشید چه امکانات و چه مقدار زمانی برای هدفتان نیاز است
- به جاب گای و تجربه ویکی و … نروید. اکثر نیروهای تازه کار این کار را میکنند که غیرحرفهای و گمراهکننده است. کسی که حرفهای باشد، با هویت واقعی انتقاد میکند نه اینکه پشت ماسک استفراغ روانیاش را خالی کند
ادامه دارد …