به هر حال باید پول در آورد
نگران اینم که در آینده، می‌خوام بگم ای کاش زودتر عمل کرده بودم
واقعا سن یه عدده ولی بهتر از من اصلا طرف شرکت زدن نرفتن. همونطور که طرف ازدواج یا بچه‌دار شدن نرفتن. بینه برای هر کسی، ممکنه متفاوت باشه.
اینجا موندن هم فایده نداره. سه ماهه اصلا انگار نه انگار. هیچی رو عملی. نکردن. ولی انصافا پوسیده بودم. فکرم داشت کوچیک می‌شد. البته الان هم فقط توهمه، بالاخره پیر می‌شی و ناتوان‌تر از این و دیگه دب‌دبه و کب‌کبه‌ای هم نیست.
درسته، حق خانواده و اطرافیان هم باید ادا کنم، منتهی امشب واجب بود، بمونم و یه بار دیگه توانایی‌هام رو به خودم ثابت کنم. فقط باید یاد بگیرم بعدش چطوری به نرمی، کسی که هیچ‌جوره متوجه نمی‌شه و در انبوهی کار کثیف گیر کرده، متوجه کنم
شاید ببهتر باشه حالا مقایسه رو شروع کنم، یا یه مقاله در این مورد بنویسم
اون زبان بدن فیکی که طرف با این همه باگ در سیستم هنوز سرش رو بالا می‌گیره و اظهار نظر می‌کنه رو باید پیدا کنم. البته اصلش رو. با فکت و منطق قابل قبول
یکیش این که، اگر کد قبلی، خوب بود، چرا رو اوردید به دوباره‌نویسی؟
چرا باز از اونی که این کدها رو نوشته نظر سنجی می‌کنید؟
وقتی ساختار اونقدر تمیز هست در یک نگاه می‌بینید، متوجه می‌شید و مهمتر از اون می‌بینید که جواب می‌ده، چرا می‌خواید ساختار کثیف و شلوغ گذشته رو بیارید؟ شک آدم رو سمت بزرگ‌نمایی می‌بره
نبوغ در سادگی‌ست، جایی که یه عدد کافیه، چرا باید کلمه به کار برد؟ وقتیکد و قراردادهای کد اونقدر ساده باشه که در یک نگاه متوجه‌ش بشیم، توضیح و کامنت و مستندات اضافی برای چی؟
کدوم دیزاین پترن در کد قبلی استفاده شده که بخوایم ساختار دیتابیسی‌ش هم بیاریم؟
شما ACID رو یه مطالعه بفرمایید. خواهشا از هوش مصنوعی نپرسید، قراره فرایند فکرکردن در ذهن من و شما شکل بگیره اول، نه در ابررایانه‌ها
دوست ندارم و اعتقاد هم ندارم که خودم رو بالا ببینم، ولی خب چه فایده‌ای داره با کسایی که اصلا حاضر نیستن برای حرفی که می‌زنم، دلیل و منطق بیارن، بمونم؟ مگه باید فایده داشته باشه؟ وظیفه‌م نیست؟ اگر خدا قبول کنه، فایده داره. جز اینه؟
پس نتیجه اینکه، زبانی که در دل داری، خدا منت گذاشته سرت، که واسطه باشی برای انتقالش، اگر نتونی، همین رو هم ازت می‌گیره