خستگی
خسته و کوفته بودم اما باید بیدار میموندم. مهمان از شهرستان داشتم و همسرم هم طبق معمول به خاطر دیر اومدنم حتما از دستم ناراحت بود. اگر از راه میرسیدم و میخوابیدم دیگه خیلی وضع خراب میشد. میخواستم قهوه بخورم اما به شدت گرسنه بودم، ترسیدم بخورم معده بدبخت یه چیزیش بشه. از مترو که …